حس خوب زندگی
دیروز یود با روز قبلش نمیدونم
اومدم وبلاگم باز کردم یاد این خونه های متروکه افتادم که سال تا سال آدم از جولوش رد نمیشه ,از اون خونه ها که شاید اصلا صاحیش بادش رفته این خونه هستش
دلم براش ینگ شده یود یرا ویلاگ خونیم تنگ شده بود
این شد که دونه دونه همه لینکدونیمو شروع کردم خونه از همون اول اولی تا آخری
از همونجا که یکی داره بچه دار میشه فکر کردم چه حس خوبی یکی از خودت تو وجود خودت
یکی مسافرش برگشته
و
یکی دیگه از یه بوسه آسمونی مینویسه که آدم میبره به عرش
خلاصه همش خوندم دونه دونه
همه اینا یه حس مشترک به من داد حس خوب زندگی
+ نوشته شده در شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۹ ساعت 10:20 توسط توت فرنگی
|